ماجرای محاسبۀ رشد اقتصادی
اکتبر 10, 2014 7 دیدگاه
بعد از اینکه مؤسسه (همان آی- آر- پی- دی) با همت دکتر نیلی برآوردی از رشد اقتصاد ایران منتشر کرد، بسیاری از اقتصادیون اعتراض کردند. حرف معترضان این بود که چرا مؤسسه آماری را منتشر میکند که باید بانک مرکزی یا مرکز آمار منتشر کند. برخی هم سعی کردند اشکالات محتوایی بگیرند.
این برای من یک شوک بود. مگر کار اقتصاددانان بجز این چیزها است؟ افرادی که اقتصاد ایران را دنبال می کنند باید بتوانند به شیوهای روشمند نشان بدهند در اقتصاد ایران چه میگذرد و چرا. جای تعجب است که چرا مراکز آموزش و پژوهش اقتصادی در ایران قبلاً از این کارها نکرده بودند. بخصوص وقتی که در دولت قبلی آمارها دیر به دیر منتشر میشد یا اصلاً منتشر نمیشد، جای آن داشت که جایی مثل دانشگاه تهران یا اصلاً افرادی که توانایی علمیاش را داشتند، تخمینی از رشد اقتصادی می دادند. در ایران اقتصاددانان زیادی هستند که توانایی این کار را دارند. و صد البته، میزان دسترسیشان به آمار و نیز میزان وقت و پولی که می توانستند صرفش کنند، دقت تخمینشان را تعیین میکند.
اینکه این تخمین تا چه حد به واقعیت نزدیک است را میتوان به بحث گذاشت. اگر گزارشها نحوۀ محاسبه را نشان دهد، می توان در مورد درستی و نادرستی ارقام قضاوت کرد.
آنقدر از این کارها نشده است که وقتی یکی همت میکند و کاری میکند، بقیه سرش آوار می شوند که چرا این کار را کردی. آنوقت دکتر نیلی مجبور می شود هی مصاحبه کند و توضیح دهد که بابا جان آدم که نکشتیم، رشد اقتصادی تخمین زده ایم. می توان یتو هم برو تخمین بزن.
بامزه تر این که دعوای رشد و رکود حتی بعد از اعلام آمار توسط بانک مرکزی هم فروکش نکرد. حالا دعوا این است که آیا این چهار و شش دهم درصد رونق محسوب می شود یا نه؟ به نظر می رسد «چشیدن طعم رشد توسط خرده فروشان سبزه میدان و خیابان مولوی» برای بعضیها جای عدد و رقم را گرفته است.
به قول آقا موسی مطلب را قاطی میکنند. (ما خیلی مخلصیم آقا موسی!).
رشد اقتصادی یعنی افزایش تولید. همین. اینکه کافی است یا نه، مطلب دیگری است. اینکه ادامهدار است یا نه، مطلب دیگری است. اینکه وضعیت خردهفروشان کویت شده، هم مطلب دیگری است (یادش بخیر اون قدیما کویت برای خودش اعتباری داشت بین مردم!).
نکتۀ آخر هم اینکه بعد از چند سال رکورد (=کاهش تولید)، افزایش چهار درصدی برای اقتصاد خیلی عجیب نیست و البته ما را به جای اولمان هم بر نمیگرداند.خیلی طول می کشد تا حس خرده فروشان و خرده خران بهتر شود.
به عنوان نمونه، فرض کنید اقتصاد دارد صد واحد تولید می کند. دچار رکود بیست درصدی می شود و تولیدش می شود هشتاد. بعد بیست درصد دیگر افت می کند و تولیدش می شود شصت و چهار. حالا اگر بیست درصد رشد کند، تازه تولیدش می شود حدود هفتاد و هفت. این یعنی خیلی جا دارد تا برگردیم سر جای اولمان.
پس نوشت: اقتصاد ایران در شرایط غیر جنگی باید چیزی حدود دو سه درصد رشد کند. این طبیعی است. مردم کارشان را می کنند. دولت هم کمکی که نمیکند بلکه سیخشان میزند. برایند این می شود همان دو سه درصد. اگر دولت سیخ نزند، رشدمان میشود پنج شش درصد. اگر کمکی هم بکند، می شود هشت نه درصد. ببین دولت قبلی چه توانایی شگرفی داشته که توانسته رشد اقتصاد ایران را منفی کند برای چند سال متوالی!
اشتباه افرادی که به آمار رشد گیر می دن اینه که فکر می کنن چون ما سال گذشته رشد منفی .6 درصد داشتیم و حالا رشدمون شده مثبت 4.6 درصد، پس ما 10.6 رشد اقتصادی داشتم که به نظر اینطور نمیاد!!!
این افراد نمی خوان بفهمن که ما پارسال منفی 6 متر زیر زمین بودبم حالا با رشد 4.6 درصدی 4.6 متر از عمق بالاتر اومدیم و هنوز به سطح نرسیدیم در حالیکه اینها فکر می کنن چون گفته میشه مثبت 4.6 رشد، پس باید 4.6 متر از سطح زمین بالاتر اومده باشیم و می گن چرا ما نمی بینم شما 4.6 متر بالاتر از سطح زمین باشید در حالیکه ما هنوز تو عمق 1.5 منری هستیم.
لب کلام را گفتی جناب عباسی.
درود
به عنوان يك اقتصاد دان به نظر شما اگر بخواهيم هديه تولد براي يك كودك يكساله بدهيم تا در 15 سال ديگر استفاده كند بيمه عمر بهتر است يا سهام و كدام سهام ها احتمال رشد در بيست سال اينده را دارند
با سپاس از مطالب خوب شما اين مورد را هم مطرح كردم شايد يك مطلب در باره موضاعات زندگی روزمره ايران بنويسيد
سلام ساسان
می گویند عالمی رفته بود بالای منبر به موعظه. کسی پرسشی پرسید. گفت نمی دانم. گفت این منبر به قد علم من است. منبری که قد جهل من باشد ساخته نشده.
دوست گرامی. من اگر می توانستم بگویم کدام سهام در بیست سال آینده احتمال رشد دارند که الان باید در جزیرۀ خصوصی ام می بودم با خدم و حشم فراوان کمر به خدمتم بسته.
تولد یکسالگی کودک هم مبارک. متخصصان کودک می گویند بهترین هدیه این است که مدام با کودک حرف بزنی. مهم نیست چه بگویی. من برای پسرم تاریخ بیهقی می خواندم. می خندید و می خوابید!
اما اگر موضوعی هست که فکر می کنی می شود در موردش صحبت کرد، لطفاً بگو.
سپاس – جریان داستان مولوی شتر سوار که بار گندم داشت با پیاده همسفر شده بود شده
سلام
با توجه به بالا رفتن قيمت مواد اوليه توليد و جلوگيري از افزايش قيمت محصولات آنها که سبب شده زيان ده شوند به طوري که اکثر سهم ها افت قيمت داشتند به نظرتان سياست اقتصادي دولت در اين زمينه درست هستند؟ اين سياست چه تبعاتي دارد؟ آيا دوباره شاهد هرج و مرج در قيمتها خواهي بود؟
سلام مهران
بالا رفتن عمومی قیمتها و ممانعت از افزایش قیمت محصولات کارخانجات و شرکتها بازارها را به هم می ریزد و سبب ورشکستگی شرکتها (یا کم فروشی توسط آنها برای جبران ضرر) خواهد شد. اینکه این امر در حال وقوع است و اینکه این عامل باعث افت سهام شده باشد را نمی دانم. به نظرم بازار سهام به دلیل مشکلات سیایر بازارها رشد کرد و الان دارد دورۀ رکودش را طی می کند. احتمالاً مسئله به بخش تقاضای سهام بر می گردد تا به عرضه کنندگان در بازار سهام.