جهت گیری اشتباه در اصلاح برنامۀ یارانهها
آوریل 4, 2016 3 دیدگاه
تبصرۀ بودجه 1395 دولت را موظف میکند به حذف گروههای پردرآمد از دریافت یارانۀ نقدی به نقل از روزنامۀ دنیای اقتصاد:
کلیه تجار و صاحبان مشاغل آزاد که درآمد سالانه آنها حداقل 350 میلیون ریال باشد؛ کلیه نمایندگان مجلس، قضات و اعضای هیات علمی دانشگاهها و موسسات آموزشی و پژوهشی دولتی و غیردولتی، پزشکان و دندانپزشکان؛ کلیه کارکنان دولت و قوای سهگانه و شهرداریها و کلیه موسسات عمومی و موسسات عمومی غیردولتی و کلیه کارکنان نیروهای مسلح و بازنشستگان کشوری و لشکری و کلیه حقوقبگیران و مستمریبگیران مشمول تامین اجتماعی و همه دریافتکنندگان حقوق و مستمری بخش دولتی و غیردولتی که دریافتی سالانه آنها بیش از 350 میلیون ریال باشد؛ کلیه مدیران و اعضای هیاتمدیره و بازرسان شرکتهای دولتی و غیردولتی و وابسته به دولت و نهادهای عمومی غیردولتی و کلیه مدیران و اعضای هیاتمدیره و روسا و معاونان مناطق و شعب بانکها و بیمهها و موسسات مالی و اعتباری و کلیه کارکنان اشخاص حقوقی دولتی و غیردولتی که دریافتی سالانه آنها بیش از 350 میلیون ریال باشد؛ ایرانیان مقیم خارج کشور؛ همه کسانی که در سه دهک بالای درآمدی قرار دارند و در5 گروه اعلام شده ذکر نشدهاند.
این مصوبه یک اشکال بزرگ دارد و آن جهت گیری اشتباه در اصلاح ایرادات برنامۀ یارانهها است. به جای طراحی برنامهای که افراد کم درآمد «به انتخاب» وارد آن شوند و از کمکهای دولتی استفاده کنند، فرض بر این گذاشته شده که همه باید در برنامه باشند مگر گروههای ذکر شده در بالا. چنین برنامهای یکی از مهمترین مشکل یارانهها که هزینۀ سنگین آن است، را حل نمیکند، هر چند آن را تخفیف میدهد. در هر حال این برنامه ما را به سمت ایجاد تور حمایتی پیش نمیبرد.
اگر چنین اصلاحی به عنوان برنامهای موقت در نظر گرفته شود که در نهایت به سمت طراحی درست تور حمایتی تغییر جهت میدهد، میتوان آن را به دلیل کاهش هزینۀ برنامۀ یارانهها پذیرفت. ولی به احتمال بیشتر، این تخفیف در جهت ثبات بخشیدن به برنامۀ یارانهها در قالب فراگیر کنونی عمل خواهد کرد و طراحی تور حمایتی را به تعویق خواهد انداخت.
در توجیه ادامۀ قالب کنونی گفته شد که تا زمانی که اطلاعات کافی برای پوشش افراد کمدرآمد نداشته باشیم، پرداخت همگانی را ادامه خواهیم داد. مسئله در اینجا است که هیچ حرکتی در جهت گردآوری اطلاعات و تشکیل تور حمایتی دیده نمیشود. اگر چند نکته رعایت شود، می توان در مدت چند سال چنین سیستمی داشت: نخست اینکه اطلاعات از افراد واجد شرایط لازم نیست از روز اول کامل باشد. کافی است اطلاعات موجود در سیستمهای حمایتی موجود تجمیع شود و کار شروع شود. دوم، تصحیح خطاهای نوع اول (یافتن افراد کم درآمدی که در سیستم نیستند) و دوم (یافتن افراد پردرآمدی که در سیستم وارد شدهاند) بخش اصلی طراحی تور حمایتی است نه بخش فرعی، که باید به طور مدام صورت گیرد. افراد باید با بتوانند با سهولت تقاضای ورود به سیستم بدهند و پس از یک بررسی آماری سریع تصمیم گیری صورت گیرد. نوشتههای زیادی میخوانیم در این مورد که بسیاری عطای کمکهای سازمانهای حمایتی را به لقایش میبخشند به دلیل مراحل پر زحمت و خزینهبر عضویت. سوم، این سیستم میتواند در طول برنامۀ یارانهها طراحی شود و افرادی که یارانه میگیرند میتوانند به اختیار از آن خارج شوند و وارد سیستم طور حمایتی شوند.
در نهایت هر توجیهی که منجر شود به ادامۀ روش هزینهبر فعلی و عدم اصلاح اشتباهات آن، توجیه ناکارآمدی اقتصادی است و مضر به حال اقتصاد ایران.
تبصرۀ فوق موارد مبهم زیادی هم دارد. اینکه گروههایی شمرده شوند و بعد ذکر شود که اگر درآمدشان از 35 میلیون تومان بیشتر باشد، چندان قابل درک نیست. اگر35 میلیون تومان مرز پردرآمد و کمدرآمد است، بگویند هر کس که درآمدش بیشتر از 35 میلیون تومان است باید حذف شود، یعنی همان بند آخر. آوردن لیست مشاغل بیشتر شبیه بازی سیاسی است تا تصمیم اقتصادی. به جای بندهای دیگر هم حسابداری ادارات و بخشهای دولتی را موظف کنند لیست هر کس که بیش از 35 میلیون از دولت گرفته، مستقل از اینکه شغلش چیست، را به سازمان یارانهها بفرستد. همچنین از سازمان مالیاتی بخواهند که لیست افرادی که بیش از این مقدار درآمد دارند را ارسال کنند و یارانهشان قطع شود.
بخشی از این تبصره که می گوید با اجرای این مصوبه سه دهک بالا حذف میشوند را هم در نظر میگیریم به عنوان دروغ سیزده فروردین از نوع محاسباتی.