کوبای فیدل
دسامبر 3, 2016 بیان دیدگاه
فیدل در 49 سال حکمرانیاش بر کوبا برای کوباییها چه ارمغانی آورد؟ چند سال پیش دوستی که از کوبا دیدن کرده بود میگفت بهترین شغلی که در کوبا وجود دارد، راهنمای تور است. جوانان کوبایی که هوش و استعداد بیشتری دارند، به جای رفتن سراغ پزشکی و مهندسی و حقوق و فیزیک و سایر رشتههای علمی مشابه، سر از بنگاههای توریستی در میآورند. دلیلش هم روشن است: اگر با خارجیان در تماس باشی درآمد دلاری کسب می کنی که دهها و صدها برابر بیش از آن چیزی است که در هر شغلی با درآمد پول ملی کوبا نصیبت می شود.
اینکه صنعت اصلی یک کشور گردشگری باشد به خودی خود منفی نیست. آنچه نفی است این است که حداکثر کاری که جوانان با استعداد کوبایی میتوانند بکنند گرداندن توریستها و گرفتن دستمزد و پاداش و احیاناً فروش پنهانی برخی اقلام به گردشگران است. در حالیکه همین افراد در اقتصاد باز میتوانستند با تاسیس هتلها و رستورانها و گردشگاهها صدها و هزاران برابر بیشتر تولید کنند.
اقتصاد کوبا متکی بود که پولی که شوروی به آن کشور می داد و بعد از قطع کمکهای شوروی، به نفتی که از ونزوئلا میگرفت و پولی که پزشکان کوبایی از ونزوئلا دریافت میکردند. سیستم ارز دوگانهای که درست کرده بود طراحی شده بود که عملاً به زور دلار خارجیان را وارد دولت کند و از آن طریق امورات را بگذراند. سیستمی که قرار بود سرمشق زندگی ملتها باشد، عملاً شده بود انگلی که بقایش به تغذیه از تولیدات دیگران وابسته بود.
برخی روزنامههای ایران آنچنان از فیدل کاسترو یاد کردند که انگار چه خدمت بزرگی به مردم کوبا کرده بود. فراموش کردهاند که کاسترو برای نیم قرن این کشور را به شکل یک اردوگاه اداره کرد و حتی وقتی که رو به مرگ بود از برنامههای قطرهچکانی اصلاحات انتقاد کرد. وقتی که مرد، یک کوبایی می توانست با دستمزد سه-چهار سالش یک یخچال بخرد، در حالی که همان یخچال را یک کارگر سادۀ آمریکایی با حقوق یکی دو هفتهاش می خرید. همین مقایسۀ ساده نشان میدهد که رویاهای یک خیالپرداز، اگر به قدرت برسد چقدر میتواند فلاکتبار باشد.