تقدیر و امید

فکرش را بکنید. برای دو سه هفته بانک مرکزی دلار را می‌فروخت به 4500 تومان و مردم «با اتوبوس» آورده می شدند تا دلار بخرند و آنطرف خیابان بفروشند به 4800 تومان.

وقتی دارید فکرش را می‌کنید، یادتان باشد که دهه‌هاست که هر وقت دلار در ایران گران می‌شد، بانک مرکزی دقیقاً همین کار را می‌کرد. نتیجه‌اش هم همیشه این بوده که تعداد بی‌پایانی آدم با اتوبوس می‌آمده و می‌ایستاده ته صف و وقتی نوبتش می‌شده دلار را می‌خریده و می رفته آنطرف خیابان می‌فروخته و 300 تومان به جیب می‌زده و  بعد دوباره می‌رفته ته صف.

بامزه اینجا است که هر دفعه همان کار را می‌کنیم و هر دفعه هم انتظار داریم که اتفاقی که دفعۀ قبل افتاد نیفتد یعنی قیمت دلار در بازار آن بشود که ما امر می‌کنیم. ولی نمی‌شود و دلارهای ما ته می‌کشد و قیمت دلار آن می‌شود که ما امر نکرده‌ایم.

به این می گویند «تقدیر و امید.»

کاری را می‌کنیم که به تجربه می‌دانیم نتیجه ندارد ولی «امید» داریم که «تقدیر» به کمکمان بیاید و نتیجۀ دلخواه ما را در بیاورد.

پس نوشت: رئیس جمهور آمریکا هر کار چپه چوله‌ای که تا حالا کرد، صدای همه درآمد بجز اقتصاددانش. ولی وقتی پا گذاشت روی دُمِ تعرفه‌ها، گری کوهن حسابی به رگش برخورد و راهش را کشید و رفت. ببینیم تحمل دکتر نیلی در مقابل این سیاستهای تقدیری تا چه حد است!

3 Responses to تقدیر و امید

  1. این بهترین متنی ست که در مورد سیاست‌های ارزی دولت فعلی و دولت‌های قبلی خوندم. دقت کنید وقتی دولت داره دلار ارزون می فروشه، داره از جیب عموم مردم برداشت می کنه و به جیب عده ای خاص واریز!

  2. بازتاب: دلار 4200 تومان: طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد | آی-آر-پی-دی آنلاین (IRPD ONLINE)

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: