خلف وعدۀ بانکی
سپتامبر 28, 2012 5 دیدگاه
سال گذشته بانکها در ایران حسابهایی به نام حساب ارزی به خدمات خود افزودند. مردم می توانستند ارزهای خود را در این حساب بگذارند و در انتهای سال ارز خود را به همراه سود آن دریافت کنند. برخی از مردم که انتظار افزایش قیمت دلار را داشتند و سود آن را هم مناسب می دیدند چنین فرصتی را مغتنم شمردند و دلارهای خود را به بانک سپردند.
روزهای اخیر سر رسید برخی از این سپرده های ارزی است. راست یا دروغ، خبری منتشر شده است مبنی بر اینکه بعضی بانکها از پرداخت ارز خودداری کرده اند و پیشنهاد پرداخت ریال آنهم به قیمت ارز مرجع داده اند.
چنین خبری اگر راست باشد چیزی خواهد بود در مایه های خودکشی سیستم بانکی.
تاریخ اقتصاد ورشکستگی صدها و هزاران بانک به دلیل از بین رفتن اطمینان مردم به آنها را شاهد بوده است. آمریکا در حد فاصل سالهای 1873 تا 1907 شش دورۀ ورشکستگی بانکی را تجربه کرد. بزرگترین آنها در سال 1893 اتفاق افتاد که بیش از 500 بانک آمریکایی ورشکست شدند. ماجرا معمولاً اینگونه آغاز می شد که بانکی نمی توانست درخواست مشتری برای پول را اجابت کند و از پرداخت سر باز می زد. خبر این اتفاق به سرعت پخش می شد و هر کس سعی می کرد پیش از دیگری خود را به بانک برساند و سپردۀ خود را بگیرد. در چنین حالتی، از آنجا که سیستم بانکی بر مبنای ذخیرۀ کمتر از صددرصد بنا شده است، امکان پرداخت سپردۀ همگان وجود ندارد. در نتیجه بانک در عرض چند روز و حتی چند ساعت ورشکست می شد.
نکته ای که در این میان اهمیت دارد این است که خبری از این نوع به سرعت پخش می شود و همگان هر کاری که در دست دارند را می گذارند زمین و به سمت بانکها هجوم می برند. در حالتی که اقتصاد دارد خوش خوشان کارش را می کند، شاید خیلی از مردم چندان توجهی به خبر نشان ندهند. ولی اگر شرایط اقتصاد طوری باشد که مردم التهاب بازارها را محتمل بدانند خبرهای این چنینی مثل بمب منفجر می شود.
اینکه بانکهای ایران دچار این مشکل خواهند شد یا نه، پاسخش منفی است. دلیلش را در وبلاگ حجت بخوانید و آن را تعمیم بدهید به سایر بانکها که حمایت دولت و بانک مرکزی را دارند و لذا خطر ورشکستگی ندارند.
اما چرا خلف وعدۀ ارزی و هر نوع خلف وعدۀ بانکی دیگر خودکشی اقتصادی است، بر می گردد به راه حلی که هجوم به بانکها دارد. اگر دولت بخواهد در مواجهه با هجوم مردم، بانکها را ببندد، کل اقتصاد می خوابد. اگر هم بخواهد پول چاپ کند و بدهد دست مردم، باید حجم پول را چند برابر کند و بعد توابع آن را تحمل کند. در هر دو حال اقتصاد سقوطی خواهد کرد که در تاریخ بنویسند برای عبرت سایرین.
مخلص کلام: نظام بانکی بر مبنای اعتماد مردم به بانکها و بانک مرکزی بنا شده است. هر گونه سلب این اعتماد خطری بزرگ است برای اقتصاد.