سیاست پولی می گویند به این
آوریل 25, 2015 6 دیدگاه
سالها پیش که در مؤسسه اقتصاد کلان مقدماتی می گفتم، گاهگاه بریده هایی از روزنامه را برای تشریح سیاستهای اقتصادی به سر کلاس می بردم و برای دانشجویان می خواندم. یکی از بریده ها خبری بود از قول مدیر عامل یکی از بانکها در یکی از سمینارها. مضمون صحبت این بود که بانکداری اسلامی دو بخش دارد، بخش اسلامی و بخش بانکداری. بخش اسلامی اش دارد خوب کار می کند (لابد به این دلیل که نرخ بهره نداریم، بلکه نرخ سود سپرده داریم و کارمزد) ولی بخش بانکداری اش خوب کار نمی کند و باید عوض شود. اشتباه کردم و این سند تاریخی را که خلاصۀ بانکداری ایران بود نگه نداشتم.
صحبتهای اخیر رئیس کل بانک مرکزی هم تاریخی است و باید ثبت شود تا سالها بعد بدانیم چرا نباید از اقتصاد ایران بجز حرکتی افتان و خیزان انتظار دیگری داشت. نمونه ای است از نگرش خطا به سیاستگذاری اقتصادی در ایران. (اگر حوصله داشتید مقایسه اش کنید با گفته های روسای بانک مرکزی کشورهای دیگر تا دستتان بیاید تفاوتها)
«بانك مركزی اقدامات متعدد و متفاوتی را برای متعادل ساختن و هماهنگی نرخ سود بانكي با روند كاهشي تورم انجام داده است. در اوايل سال گذشته در جهت انتظامبخشي به نرخهاي سود با بانكها جلساتي برگزار شد و به بانكها در مورد آثار سوءرقابتهاي غيراصولي تذكرات لازم داده شد. در نتيجه، منجر به تفاهم ميان بانكها درخصوص رعايت نرخهاي منطقي و پرهيز از رقابتهاي غيرسازنده شد … از نظر اين بانك، تفاهم بانكها در مواردي كه مطابق با سياست پولي باشد فينفسه مطلوب است… البته يكي از دلايل به وجود آمدن شرايط موجود، فعاليت و بينظميهاي مربوط به موسسات بدون مجوز است كه بر همين اساس بانكها نبايد با آنها همكاري كنند و خدمات بانكي به آنها بدهند؛ ولي متاسفانه رقابت غيراصولي بعضي از آنها در ارائه سرويس و خدمات باعث تقويت موسسات مذكور شده است. در اين زمينه، بانك مركزي ناچار است سختگيريهاي بيشتري را در مورد بانكهايي كه اين خدمات را براي موسسات بدون مجوز تامين ميكنند، اعمال کند. … بانک مرکزی درصدد است با ساماندهی نرخ تسهیلات بانکی و تصويب آن در شوراي پول و اعتبار زمینه کاهش تدریجی نرخ سود تسهیلات و به تبع آن نرخ سود سپردهها را فراهم کند؛ به نحوي كه منافع سپردهگذاران و تسهيلات گيرندگان همزمان رعايت شود. … بانک مرکزی در نظر دارد دامنه سودی را که متضمن پذیرش ریسک قابل قبول باشد تعیین و به بانکها اجازه فعالیت در آن دامنه را بدهد. در دامنه مذکور، بانکها با بررسی تقاضای تسهیلاتی و بررسی ریسکهای محتمل نهایتا میتوانند تصمیم لازم را اتخاذ كنند. البته اگر بانک اعتقاد داشته باشد که تسهیلات مورد نظر سودی بالاتر از دامنه تعیین شده دارد باید مستندات مربوطه را برای بررسی و تایید به بانک مرکزی بفرستد و در صورت تایید بانک مرکزی آن تسهیلات قابل پرداخت خواهد بود. … نرخ مذکور به نحوی تعیین میشود که بانکها با ترکیب فعلی سپردهها و هزینههای مترتبه بتوانند ضمن تامین هزینههای خود، سود نسبتا مناسبی هم داشته باشند. البته متعاقبا به تدریج این نرخ متناسب با روند انتظارات تورمی از طرف بانک مرکزی مدیریت خواهد شد. در مجموع وضعیت قابل قبول آن است که در شرایط تعادلی بالاترين نرخ سود سپرده حدود 2 درصد از نرخ تورم انتظاری بيشتر باشد و نرخ سود تسهیلاتی نیز به نحوی تعیین شود که یک حاشیه سود حدود 4 درصدی برای بانک حاصل شود.»
خلاصه اینکه همه چیز باید منطقی باشد. بانکهای عزیز، بدون دخالت ما، بنشینید و توافق کنید که نرخ سود منطقی بدهید که حدود دو درصد بیش از تورم است، (البته ما دخالت نمی کنیم) چون با سودی که شما دارید این نرخ منطقی است. اگر هم خواستید بیش از این سود کنید سندش را بیاورید ببینیم چطور این سود غیر منطقی را داشته اید چون نمی شود. اگر به حرف ما گوش کنید و روی این نرخ با هم توافق کنید (البته بودن دخالت ما) سود چهار درصد خواهید داشت که همه را راضی می کند. آن گروه از مؤسسات مالی که مجوز ندارند و با ارائۀ خدمات و سرویس بهتر سیستم مالی را به هم ریخته اند، را کاری نمی توانیم بکنیم، ولی اگر شما با آنها کار کنید، گوشتان را می پیچانیم.
بن برنانکی و ژانت یلن هم یا بیایند از ما یاد بگیرند بانکداری را و یا بروند بوقلمون چرانی!
حالا این که حرفهای رییس بانک مرکزی دولت اعتدال و تدبیره چه برسه به ۸ سال احمدینژاد، ما به آینده این مملکت امیدوار باشیم یا نه؟
(در ضمن تبریک برای پیوستنتون به UMD، هر چند احتمالا دیر متوجه شدم، یه سوال، چرا بعضی دانشگاه تو امریکا Lecturer دارن؟ این چیزیه که تو بریتانیا مرسومـه، فرقش با استادیار چیه؟)
امیدوار که البته باشیم و در عین حال واقع بین. انشاءا… درست می شه!
ممنون. دانشگاههای خوب یه عده رو می گیرن برای تحقیق (همون استادیارا که اگه خوب تحقیق کنن می شن دانشیار و استاد. اینا درسهای دورۀ دکتری و بعضی درسای دورۀ لیسانس رو می دن و معمولاً معلمای خوبی نیستن! مثل اکثر استادای ما تو ایلینویز) و یه گروه هم می گیرن برای درس دادن به دانشجوهای لیسانس از میان افرادی که سابقۀ درس دادنشون خوبه. من تو این گروه ام.
سلام
در بیمه های عمر و سرمایه گذاری و طرح گنجینه سپهر بانک صادرات وعده پرداخت مبالغ میلیاردی در سی سال آینده را می دهند.
حال از کجا بدانیم قدرت خرید مبلغ وعده داده شده در سی سال آینده چقدر است؟ با فرض روند 30 سال گذشته.
ارزش زمان حال مبلغ وعده داده شده را حساب کن. مبلغ زمان حال 1000 تومان که سال آینده بگیری می شود 1000 تقسیم بر یک بعلاوۀ نرخ تنزیل زمانی (که علی العموم مساوی نرخ بهرۀ اسمی است). مثلاً اگر نرخ بهره 25 درصد باشد 1000 تقسیم بر 1.25 می شود 800 تومان. با همین نرخ بهره، ارزش کنونی 1000 تومانی که دو سال بعد بگیری می شود 1000 تقسیم بر توان دوم 1.25 یعنی 640 تومان. و به همین ترتیب.
با نرخ تنزیل 25 درصد 1000 تومانی که ده سال دیگر بگیری الان حدود 100 تومان می ارزد و 1000 تومان سی سال دیگر الان 1.24 تومان ارزش دارد و یک میلیاردش حدود 1.24 میلیون.اگر نرخ را عوض کنی به اعداد متفاوت می رسی.
ببین می ارزد یا نه!
سلام.
لطف می کنید در مورد نحوه تغییر نرخ بهره در آمریکا هم مطلب بگذارید. از اونجا که تو آمریکا کاهش دستوری نیست و بر اساس عرضه و تقاضا تغییرات صورت میگیره، برای من سوال شده که درآمریکا از چه سیاستی استفاده می کنند. بر اساس دیدگاه کینزی افزایش عرضه پول باعث کاهش نرخ بهره می شود. اما در عمل افزایش عرضه پول موجب ایجاد تورم نیز می شود و بنابراین خیل منطقی نیست که از این طریق نرخ بهره کاهش یابد. لطف می کنید توضیح بدید یااینکه مطلبی رو که به این موضوع اشاره کرده باشه معرفی کنید.
ممنون
پاینده باشید
سلام محمد
افزایش نرخ بهره همانطور که گفتی با سیاست انبساط پولی شکل می گیرد و همزمان می تواند موجب تورم شود. این تورم از اهداف سیاست انبساطی است. به دلیل تقاضای پایین تورم می تواند خیلی پایین یا منفی باشد. تورم مثبت برای تولید مفید است. اگر مطلبی پیدا کردم که این موضوع را باز می کند می گذارمش اینجا.