مشروطه خواهی اقتصادی

صجبت دکتر نیلی با دنیای اقتصاد را از دست ندهید. اطلاعات مفید تا دلتان بخواهد در آن هست. ولی نکات مبهمی در توضیح مسائل اقتصاد ایران هست که در صحبتهای مسئولین به آنها اشاره می‌شود بدون اینکه عمق مسئله روشن شود. مسئلۀ بانکها و مشکلاتی که ایجاد کرده‌اند و یا در آنها ایجاد شده، با وجود سعیی که دکتر نیلی در روشن کردن برخی زوایا کرده است، هنوز مبهم است. خوانش من از داستان به روایت دکتر نیلی این است که دولت هر نوع فشاری که توانست بر بانکها آورد. فشارهایی هم که بر بنگاهها آورد در نهایت به بانکها منتقل شد. بانکها هم در پاسخ به این فشارها منابعشان را از دسترس دولت خارج کردند و رفتند در بخش مسکن سرمایه‌گذاری کردند. به عبارت دیگر، پولشان را تبدیل به احسن کردند که با یک تیر دو نشان بزنند. هم وام به شرکتهایی که بجز ضرر چیزی برای اقتصاد ایران ندارند، ندهند، و هم به جای سرمایه‌گذاری نامطئن، ‌در بخشی که پول‌ساز است سرمایه‌گذاری کنند. حالا اسمش را بگذارید قفل شدن منابع. من اسمش را می گذارم واکنش عقلانی بانکها (با‌مجوز یا بی‌مجوز) به رفتارهای دیوانه‌وار دولت.

همۀ اینها بر می‌گردد به اینکه دولت می‌تواند خدمات و کالاها را از تولیدکنندگان بخرد بدون اینکه پولش را بدهد، یا می تواند به این و آن بگوید با پول مردم فلان کار و بهمان کار کن. تا وقتی که این بخش قضیه درست نشود، همیشه یک جای کار خواهد لنگید. دولت را مشروط به قانون کنید (قانون، نه این بخشنامه ها که صد‌تا صدتا صادر می شود) تا کار سامان بگیرد.