نمونه ای از یک نوشتۀ اقتصادی بد
فوریه 7, 2017 2 دیدگاه
این روزها اگر قرار است در مورد اقتصاد بخوانیم، با چرخیدن در اینترنت میتوانیم منابع خیلی خوبی پیدا کنیم، از درسهای آنلاین تا وبلاگهای اقتصادی، و فایلهای صوتی گفتوگو با اقتصاددانان. دیگر مجبور نیستیم هر مزخرفی که هر کس نوشت را بخوانیم. ولی برای اینکه بدانیم تحلیل بد یعنی چه و از آن پرهیز کنیم، بد نیست گاهگاه سری بزنیم به برخی روزنامهها و سایتها، و یا نوشتههای برخی آدمهای مشهور را ببینیم. (روزنامۀ شرق از این آدمهای مشهور زیاد سراغ دارد.)
برای نمونه این نوشتۀ روزنامۀ جهان صنعت را ببینید. این اولین باری نیست که این روزنامه نوشتهای پر از اشتباه یا بکلی نامفهوم و بی ربط با اقتصاد مینویسد.
در این نوشته آمار نقل شده از اکونومیست در مورد تولید ناخالص سرانه را برداشتهاند و آن را در نرخ ارز بازار آزاد ضرب کردهاند و گفتهاند که درآمد سرانه ماهانۀ ایران شش میلیون است. بعد هم یک علامت تعجب گذاشتهاند که یعنی خودتان ببینید این رقم چقدر بی معنی است. عنوان نوشته را هم گذاشتهاند درآمد سرانه زیر ذرهبین جهان صنعت. مجموعهای بی ربط از تعاریف و اعداد را هم جمعکرده و چسباندهاند به ته مقاله که نشان دهند تعاریف و منابع آماری را هم دیدهاند.
کل اهمیت تعریف معیاری به نام برابری قدرت خرید در این است که نرخ ارز بازار برای مقایسۀ درآمد کشورها کار نمیکند. ضرب کردن درآمد بر مبنای برابری قدرت خرید در نرخ ارز بازار اشتباهی است که نشان از عدم آکاهی از اولین مفاهیم اقتصادی دارد. از آن اشتباه بدتر، برابر دانستن تولید سرانه است با پولی که به عنوان درآمد به دست مردم میرسد.
نمیدانم چقدر از پول کشور صرف سوبسید دادن به این روزنامه میشود، ولی هر قدر هم که باشد، دیدن چنین اشتباهاتی در بدیهیات است که آدم یقین میکند سوبسید دادن به روزنامهها کار اشتباهی است. اگر کسی میخواهد پولش را بدهد حرف نامربوط بخرد، ناز شستش. پول کشور را به صرف این کار کردن، در زمانهای که اینهمه اطلاعات مفید به رایگان در دسترس است، اتلاف محض منابع است.
پس نوشت: رفیقی داشتیم آن قدیمها که در مورد همخانهاش میگفت تنها حسنش این است که هیچوقت خانه نیست!