دُرَرالکلم ارزی
آوریل 14, 2018 2 دیدگاه
ادبیات دوران دبیرستان را اگر یادتان باشد، حتماً یادتان هست که غررالحکم و دررالکلم کتابی است از قرن خیلی قبل هجری که گفتههای ناب را گرد کرده است.
از آن زمان به بعد گفتۀ ناب زیادی گفته شد ولی نه آنقدر که نیاز به کتاب باشد.
گفتههای برخی مسئولان و حتی برخی اقتصاد خواندهها اما از نوعی دیگر است و لازم است گردآوری شود چرا که مانند دُرّ و گوهر است، نه از نظر ارزش که از نظر کمیابی. این حرفها را امروزه اگر هر جایی بزنید بهتان میخندند.
رئیس بانک مرکزی بعد از اعلام دلار 4200 تومانی و اعلام هر کس که در غیر از این قیمت معامله کند به عنوان قاچاقچی: «این تصمیم آثار مثبتی بر اقتصاد کشور داشته است. البته هنوز خیلی زود است درباره این طرح نظر قطعی بدهیم و آثار مثبت آن را تحلیل کنیم اما اطلاعاتی که به ما میرسد، نشان دهنده این است که این اقدام بر اقتصاد کشور تاثیر مثبتی گذاشته است.»
رئیس بانک مرکزی در مورد چرا 4200 تومان: «در هر حال نرخ دلار در آخرین قیمتگذاریها در مرکز مبادلات ارزی حدود ۳۸۰۰ تومان بود و قیمتها در بازار و آنچه که در سامانه سنا ثبت میشد و از سوی دیگر بررسیهایی که انجام دادیم و طبق محاسبات انجام شده به نرخی بین ۳۸۰۰ تا ۴۸۵۰ تومان رسیدیم. اما به هر حال ملاحظات خاصی در این رابطه وجود داشت و در نهایت تصمیم گرفتیم نرخ ۴۲۰۰ تومان را اعلام کنیم. البته این نرخ به هیچ عنوان تثبیت شده نیست و با تغییر شرایط دچار تغییر خواهد شد.»
عضو هیات علمی دانشگاه علامه: «اینکه بگوییم ارز باید بالا برود یا این قیمت تعادلی نیست، حرف درستی نیست و عدهای از افزایش قیمت ارز منافعی دارند که از آن حمایت میکنند. این در حالی است که افزایش قیمت ارز به منابع مالی دهکهای پایین درآمدی آسیب جدی وارد میکند.»
سخنگوی دولت بعد از اعمال ارز 4200 تومانی به جای ارز 5800 تومانی: «عدم تعادل در بازار ارز از نیمه دوم سال گذشته آغاز شد و برخی میخواستند ذخایر و ارز کشور را خارج کنند که برای رفع نگرانی مردم اواخر سال گذشته بیش از ۲۰۰ هزار میلیارد تومان اوراق ۲۰ درصدی منتشر کردیم که بار ۵ درصدی آن به دولت تحمیل شد.»
سخنگوی دولت در مورد اینکه دلار 4200 تومانی اصولاً یعنی چه: «این یک نوع تک نرخی کردن ارز است و دیگر نرخ مبادله ای نیز وجود ندارد. این فرصتی بود که برای ما فراهم شد.»
عضو هیات علمی دانشگاه: «این 4200 تومان، نتیجه کاهش قیمت مصنوعی و مهندسی شده دلاراز 6000 تومان به 4200 تومان نیست بلکه نتیجه افزایش قیمت هر دلار از 3600 تومان به 4200 تومان طی جلسه چند ساعته مقامات دولتی است.»
معاون رئیس جمهور بعد از اعمال ارز 4200 تومانی و تعطیلی تمامی بازار ارز (بجز بازار زیر زمینی با همان قیمت 5800 تومان) و تهدید به دستگیری و مجازات صرافان و خریداران و فروشندگان و دارندگان ارز: «دولت نمی خواهد با سیستم دستوری به بازار ارز ورود کند زیرا این کار باعث فساد و رانت خواهد شد.»
شاه بیت این دُرَر این بود که رئیس بانک مرکزی گفت مردم دلارهای قدیمی شان بیاورند بدهند به ما چون بعد از یک مدتی مثل بستنی میهن تاریخ مصرفش تمام میشود از اعتبار می افتد و باید بریزندش دور لابد برای سلامتیشان خطر دارد! (لینکش را پیدا نکردم، اگر کسی دیدش بفرست بگذارمش اینجا)
در میان این سخنان گهربار، دکتر نیلی گفت اگر میخواهید کالای ایرانی خریده شود راهش افزایش دلار است و نزدیک بود تک نرخیاش کنند! ترکان هم گفت خیلی هم بد نیست دلار کمی برود بالا و فوری تکذیب کرد از ترس تک نرخی شدن.
حالا روشن شد چرا اقتصاد ایران همین است که همیشه بوده؟
سلام حسین جان
ممنون به خاطر مطالب خوبت. این مطلب رو چند وقت قبل دیدم گفتم اینجا بزارمش (البته احتمالا خودت قبل دیدیش):
در کتاب ابن بطوطه نوشته محمد علی موحد صفحه 105-106 نوشته شده :
امیر محمد تغلق یکی از بزرگ ترین فرمانروایان دوره اسلامی در هند بود. امیر محمد تغلق طرح های بسیار بلند پروازانه ای برای کشاورزی در هند در سر داشت به نام اسلوب ( یا اسالیب). بقیه مطالب رو عینا از آن کتاب نقل می کنم:
» به دستور سلطان اراضی قابل کشت در سراسر کشور را به شکل دایره ها مشخص کردند. شعار سلطان آن بود که هیچ زمینی بی زراعت نماند و زمین هایی نیز که زیر کشت هستند در بهتر کردن نوع محصول آنها بکوشند. مثلا به جای جو گندم بکارند و به جای گندم نیشکر و به جای نیشکر انگور و خرما تولید کنند. پول های فراوان در این راه صرف شد؛ به گمان آنکه برنامه ها قرین توفیق خواهد بود. سلطان تغییرلتی نیز در سیستم اداری و مالیاتی کشور داد. بدین گونه نظامی فرسوده و ضعیف راکه به هر جهت هنوز نفسی میزد و اندک رمقی داشت برانداختند و یک مشت متملق و فرصت طلب یا به قول ضیاء برنی<> کیسه ها انباشتند تا ایشان بر اسالیب سلطان عمل توانند کرد؛ بازار بگیر و بببند رواج یافت روستاییان سر به شورش برداشتند و خزانه دولت خالی گشت. اما خزانه ذهن سلطان هیچگاه از ابتکار اسالیب خالی نبود: تصمیم گرفت به جای زر و سیم در مسکوکات مس به کار برند. از قضا سرکنگبین صفرا فزود سکه مس چنان خوار و ذلیل شد که حکم سنگریزه و سفال گرفت و معاملات متوقف گشت. به ناچار سلطان فرمان داد که سکه های مس را جمع کنند و به جای آن از خزانه مسکوک زر و سیم دهند. و مردم که چنان دیدند بادیه های مس رو تبدیل به سکه کردند و به خزانه اوردند و به جای آن سکه زر و سیم گرفتند ). و نقشه ای که قرار بود خزانه را از زر و سیم آکنده سازد به زیان بیشتر آن انجامید.»
عالی است جناب عباسی. با این تبصره که از «قضا» نیست که سرکنگبین صفرا می افزاید. همه می دانیم چه می شود و مدام هم بهشان می گوییم ولی دستاز این خمرۀ سرکنگبین بر نمی دارند.
ممنون از متن زیبا.