فوتبال و اقتصاد: گل به خودی در بازار ارز
جون 27, 2018 6 دیدگاه
بازیهای معرکۀ ایران در جامجهانی را به همراه صد تا فحش به شانس بدِمان و رونالدو و اعوان و انصارش دیدم . یارو گزارشگر به کرات از کلمۀ organized و disciplined برای توصیف تیم ایران استفاده کرد. صریحاً گفت خیلی خوششانس بوده که دارد بازی ایران را گزارش میکند.
بازیها را دیدم بدون اینکه فکر کنم می شود آن را به اقتصاد ربط داد. تا اینکه در وبسایتی دیدم یکی چیزی نوشته در این مایهها که «این تیم محصول 40 سال ایمان به خودِ ایرانیان است» و فحشی هم در آن میان داده به زیبا کلام و «مبلغان ذلتِنفس و تزریقکنندگانِ خودحقیربینی» که ببینید «ما اینگونه ما شدیم.»
باید اعتراف کنم که فکر نمیکردم کسی باشد با این همه عظمت در توهم! دوستِ عظیم! مربیمان خارجی است، نیمی از بازیکنانمان در تیمهای خارجی بازی میکنند، و دخالتهای بیجایمان در تصمیمگیریها را کمی کم کردهایم، تا تیم به اینجا برسد، بعد پزش را میدهی که ما اینیم؟ به قول رفقای مشهدیمان «مو مویوم و از ایکه مویوم کُلّی از خودُم متُشکرُم!»
این تیم البته تیم ایران است، افتخار هم دارد، ولی محصول استغنای ما از تجربه و دانش دیگران نیست، بلکه برعکس محصول پذیرفتن این اصل است که راز موفقیت این است که از تجربه و دانش موجود استفاده کنیم. این تیم مجهز به دانشی است که ما تولیدکنندهاش نبودهایم (ای کاش بودیم) و تا کنون حتی استفاده کنندهاش هم نبودهایم. حالا کمی از این دانش را استفاده کردهایم و نتیجۀ موجود را گرفتهایم. اگر دانش موجود را بیشتر استفاده کنیم، نتیجۀ بهتری میگیریم. اگر توهم بَرِمان دارد و برگردیم به روشهای اشتباهِ قبلی، دوباره حسرتِ رفتن به جام جهانی به دلمان میماند.
بازار ارزمان را نگاه کنید تا ببینیم عدم استفاده از دانش موجود چه میکند. هر چه اقتصاددانان به دولت گفتند نکن، دانشِ اقتصاد میگوید این راه نیست، بیراهه است، گوش نکرد. سکه را زیرِ قیمت پیش فروش کرد بعد شاکی شد چرا مردم هفت میلیون سکه خریدهاند. دلار را نصفِ قیمت بازار گذاشت بعد گفت حتی اگر به بانکهای آمریکا هم وصل می شدیم نمیتوانستیم تقاضا را جواب دهیم. البته که نمیتوانستید. لازم نبود آزمونش کنید، یا صبر کنید که بازاریان بازارها را ببندند تا بفهمید اوضاع را چقدر خراب کردهاید. کافی بود کتاب اقتصاد مقدماتی را ورق می زدید، یا با یک دانشجوی سال اول اقتصاد حرف می زدید، تا نتیجه را پیشاپیش ببینید.
از دانش اقتصاد استفاده نمیکنید، میشود گلهایی که یکی پس از دیگری میزنید به دروازۀ خودی.