توهم جدید: «کالایی شدن»

اصطلاح «کالایی شدن» شده است مد این روزهای فضلایی که حرفشان ته کشیده و موضوی دیگری برای فروختن ندارند. چند موضوع را بردارید، مثل آموزش، کار، مسکن، بهداشت، و عبارت «حقِ بنیادیِ بشر» را به آن بچسبانید و مقالۀ بلند و بالایی در مصیبتِ کالایی شدنِ آن بنویسید و بفرستید برای ضفحۀ ناظران بی-بی-سی فارسی (قبلاً روزنامۀ شرق هم در این وادی بود).

نمونه‌اش این نوشته در مورد کالایی شدنِ آموزش. خنده‌دارترین بخش آن بخش آخرش است که «به اثراتِ کالایی شدن آموزش» می پردازد. این تکه را بخوانید: «از طرفی وزارت آموزش و پروش ایران به شدت با کمبود بودجه برای تامین نیازهای مالی دانش‌آموزان مواجه است اما دولت به جای پرداخت بودجه بیشتر، مدارس را تشویق به دریافت هزینه از والدین می‌کند.» انگار پرداختِ بودجۀ بیشتر راه حلی شگفت انگیز است که به ذهنِ هیچ کسِ دیگری به جز این بابا نرسیده است. اگر می‌شد سیاستمداران خودمان قبل از فرمایش شما این کار را کرده بودند که خرج کردن از پول ملت و محبوبیت کسب کردن کارِ هر روزۀ تمامی سیاستمداران است و هر جا شده، به هر قیمتی هم که شده این کار را کرده‌اند.

بنشین دو دو تا چهار تا بکن ببین در این مملکت که هزار تا سوراخ دارد و یک پول نفت که آن هم آمد و نیامد دارد، اگر همین مدارس و دانشگاههای پولی نمی‌بود، با بودجۀ دولت نمی‌شد حتی کلاس درسی داشت که حالا روی استاندارد بودن و نبودنش بحث شود. شانس آوردیم یکی پیدا شد بگوید این آموزش مجانی و بهداشت مجانی و سایر چیزهای مجانی برای شعار دادن خوب است، ولی وقتی پای اجرا به میان می آید به درد جرز دیوار هم نمی‌خورد. اگر به حرف شما گوش داده بودند الان همین کلاسهای نیمه استاندارد و همین دانشگاههای کم کیفیت را هم نداشتیم. ما بودیم و چند دانشگاه دولتی که آن هم نصیب پسرخاله‌ها می‌شد.

طرف به اسم روزنامه نگار دری‌وریِ محض می‌نویسد و به بالاترین قیمت می‌فروشد بعد هم دم از آموزش مجانی و بهداشت مجانی و مسکن مجانی و غیره می زند. توهم و بی سوادی حد و اندازه ندارد.

2 Responses to توهم جدید: «کالایی شدن»

  1. محسن says:

    ّبا سلام
    بقیه دنیا به چه صورت است بزرگوار؟؟

    • حسین says:

      سلام محسن
      در بقیۀ دنیا هم آدمهایی پیدا می شوند که بگویند همه چیز مجانی شود. گاهی می شود کوبا که آموزش و بهداشت و مسکن و خدمات دولتی اش مجانی می شود ولی پنجاه سال درجا می زند و گاهی می شود کشوری مثل چین که کم کم برایش جا می افتد که این دری وری ها را ول کند و اقتصادش را راه بیاندازد. یا همین بیخ گوشمان ترکیه. اروپا و آمریکا را مثال نمی زنم که نگویند ایران را با آنها مقایسه نکنیم.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: