مشخصات افراد در دهکهای هزینه ای

بازۀ هزینه ای دهکهای هزینه ای را در نوشتۀ قبلی آوردم. افراد دهکهای پایین سهم بیشتری از هزینه های خود را از یارانه ها تامین می کنند.  نمودار زیر درصد یارانه های دریافتی در سال 1390 به کل هزینه های خانواده ها را نشان می دهد (یادآوری می کنم که معادل اجارۀ مسکن هم در این هزینه ها هست، حتی اگر طرف مالک خانه باشد). این نمودار می تواند در تعیین درصدی از جمعیت که دولت قصد دارد با یارانه پوشش دهد، مؤثر باشد. مثلاً فرض کنید که دولت بخواهد خانواده هایی را پوشش دهد که بیش از سی درصد هزینه هایشان از یارانه ها تامین می شود، می تواند چهل درصد روستائیان و بیست درصد شهریها را پوشش دهد. این یعنی حدود نُه میلیون نفر از روستائیان و حدود یازده میلیون نفر از شهریها. این یعنی چیزی نزدیک به 27 درصد کل جمعیت.

 270-Subsidy in expenditure

اگر قرار باشد یارانه به صورت «هدفمند» توزیع شود باید بتوانیم افراد کم درآمد را از افراد پردرآمد تشخیص دهیم، که همان شناسایی دهکها است. این دهکها در آمار من بر مبنای هزینۀ سرانه از هم جدا می شوند که متغیری است غیر قابل مشاهده. به این معنی که نمی توان به سادگی برای همۀ افراد اندازه گرفتش و مبنای گروه بندی قرارش داد. منبع چنین اطلاعاتی خود افراد هستند و آنها هم انگیزه دارند با توجه به کاربرد اطلاعاتی که دولت جمع می کند، اطلاعات معوج شده ای را ارائه کنند. وضع درآمد از این هم بدتر است. کنکاش در جزئیات درآمدی بدون اینکه دولت تعهد قابل پیگیری به حفظ آن داشته باشد از طرف شهروندان منفی است، و با توجه به اینکه چنین تعهدی به سادگی قابل اثبات نیست، هر کاری می کنند تا درآمدهای خود را پنهان کنند.

برای شناسایی دهکهای درآمدی یا باید به متغیرهای قابل مشاهده اتکا شود، یا باید از اطلاعاتی که در سازمانهای حمایتی وجود دارد، استفاده شود. اطلاعات سازمانهای حمایتی آنقدر هست که بتواند مقدمات تشکیل تور حمایتی لازم را فراهم کند. آمار موجود هم نشان می دهد که کمکها تا حد قابل قبولی به سمت خانواده های کم درآمد جهت گیری شده است. نمودار زیر درصد خانواده هایی که از کمکهای سازمانهای حمایتی استفاده می کنند را نشان می دهد. در آمار بودجۀ خانوار، در بخش درآمدهای متفرقه رقمی هست در مورد «کمک هزینۀ تحصیلی، کمکهای دریافتی خانوار از سازمانهای اجتماعی و مؤسسات خیریه». نمودار درصد خانوارهایی را نشان می دهد که چنین دریافتی دارند.

 270-getting help

همین نمودار ساده نشان می دهد که اطلاعات قابل توجهی در سازمانهای اجتماعی و خیریه برای بنیان گذاری تور حمایتی وجود دارد. حدود 21 درصد از روستائیان و 8.8 درصد از شهریها، یعنی حدود 4.7 میلیون روستایی و 4.4 میلیون شهری، تحت پوشش سازمانهای حمایتی هستند. با تجمیع اطلاعات موجود در این سازمانها (در زمان تدوین برنامۀ سوم یادم هست که صحبت از چیزی در حد 16 سازمان حمایتی بود) و اضافه کردن اطلاعات خیریه های محلی و نیز ایجاد این امکان که خانوارهای کم درآمد برای اضافه شدن به لیست اقدام کنند، می توان در مدت کوتاهی ضعیف ترین اقشار را پوشش داد.

در عین حال این نمودار نشان می دهد که سیستمهای حمایتی موجود نیازمند اصلاح هستند. چیزی در حد 32 درصد ضعیفترین دهک روستایی و 22  درصد ضعیفترین دهک شهری کمک دریافت می کنند. این نسبت باید افزایش یابد. احتمالاً نه به صد درصد، هم به این دلیل که برخی ممکن است این کمکها را ذکر نکنند (و دلایل آماری مشابه) و هم به این دلیل که ممکن است کسی نخواهد از این کمکها استفاده کند. از طرف دیگر افرادی در دهکهای بالا هستند که چنین کمکهایی دریافت می کنند. احتمال دارد برخی از این افراد نیازمند چنین کمکهایی نباشند. مهمتر از این دو، آمار بودجۀ خانوار به تنهایی برای دریافت اطلاعات کافی نیست و باید با سایر اطلاعات تقویت شود.

بیان دیدگاه