دهکهای هزینه ای
نوامبر 4, 2013 10 دیدگاه
بحث حذف یارانۀ گروهی از افرادی که یارانه می گیرند، فراگیر شده است. بسیاری از اقتصاددانان، بخصوص افرادی که با آمار سر و کار دارند، می دانند که شناسایی افرادی که نباید یارانه بگیرند، یا برعکس، افرادی که باید یارانه بگیرند، کاری است بسیار مشکل. نیازمند اطلاعات زیاد است، و مهمتر از آن، نیازمند اطلاعاتی است که مدام به روز شود.
به نظر می رسد اطلاعاتی که در ابتدای اجرای طرح جمع آوری شده بود، بکلی بی استفاده است. ندیده ام جایی از آن استفاده کنند. حتی مطمئن نیستم قابل دسترسی باشد.
در حال حاضر می توان از آمار بودجۀ خانوار اطلاعات کلی در مورد وضع دهکها بدست آورد. آخرین آماری که در دسترس است، مربوط به سال 1390 است.
توجه شود که روی پیشانی هیچکس دهکش را ننوشته اند. یافتن اینکه کسی به چه دهکی متعلق است برای دولت مشکل است ولی اگر اطلاعات دهکها داده شود برای هر فرد ممکن است. (دقیقاً به همین دلیل است که می گویند مسئله ای که دولت با آن مواجه است، عدم انگیزۀ افراد برای آشکار کردن اطلاعات درست است.) کافی است به آمار دهکها نگاه کنیم و آن را با هزینه های خودمان مقایسه کنیم. اینطوری حداقل می توانیم بگوییم در کجای توزیع درآمد ایستاده ایم. البته تقریب را نیاید فراموش کرد که به دلیل خطاهای آماری قابل توجه است.
نمودار زیر بازۀ هزینۀ سرانه (کل هزینه ها تقسیم بر تعداد اعضای خانوار) را برای دهکهای شهری و روستایی بر مبنای هزینۀ سرانه نشان می دهد. مربعهای بنفش بازۀ مربوط به هزینه ها در مناطق شهری و دایره های قرمز بازۀ مربوط به مناطق روستایی را نشان می دهند. برای هر دهک دو رقم حداقل و حداکثر هزینه در آن دهک را آورده ام. برای دهک دهم فقط حداقل هزینه ها را آورده ام چون حداکثر هزینه خیلی بالاست و نمودار را خراب می کند.
ارقام جدول برای سال 1390 است. من اطلاعاتی در مورد هزینه های امسال ندارم. به نظرم افزایش هزینه ها با نرخ تورم هم صحیح نیست چون با توجه به رکود اقتصادی در سالهای اخیر از یک طرف و تورم بالا از طرف دیگر، هزینه ها به اندازۀ تورم افزایش نیافته است. به نظرم می توان فرض کرد در دو سال اخیر هزینه ها سالی بیش از بیست درصد افزایش یافته باشند. اگر این فرض را قبول دارید اعداد نمودار زیر را در 1.5 ضرب کنید. اگر هم فرض مرا قبول ندارید با فرض خودتان حساب و کتاب کنید.
نکتۀ دیگر این است که این هزینه ها معادل اجارۀ خانه را هم در بر می گیرد. برای افرادی که صاحب خانه اند، این هزینه از جیبشان نمی رود در حالیکه برای مستاجران، این هزینه ها باید پرداخت شود. در نتیجه اگر صاحب خانه اید معادل اجاره را هم به هزینه هایتان اضافه کنید بعد ببینید در چه دهکی هستید. دقت بیشتر مستلزم در نظر گرفتن مکانیسمی برای تصحیح آمار برای این مسئله است که فراتر از نوشتۀ وبلاگی است.
نکتۀ آخر اینکه به دلایل متعدد از قبیل خطای آماری بیشتر، اطلاعات درآمد برای صحبت در مورد دهکها مناسب نیست. در نتیجه بیشتر مطالعات بر دهکهای هزینه ای صورت می گیرد. نمودار زیر نسبت کل درآمد در دهکها به هزینه ها را نشان می دهد. دهکهای بالاتر درآمدهایشان را بیشتر پنهان می کنند. همین نمودار کافی است تا ببینیم نمی توان به اطلاعات درآمدی برای حذف افراد ثروتمند اتکا کرد. افراد در جوامعی مثل ایران به خوبی می دانند چگونه درآمدهایشان را پنهان کنند.
چه طور می شه نسبت درامد به هزینه تو همه ی دهک ها کمتر از یک باشه؟ من اشتباه می کنم؟
نه درسته. همیشه همینطور بوده. در همۀ آمارهای بودجۀ خانوار آمار درآمد خانوارها کمتر از واقع گزارش می شود. دستمزد بگیرها دریافتی های جانبی و گاهگاهی را گزارش نمی کنند. صاحبان مشاغل هم هزینه را بیشتر و فروش را کمتر گزارش می کنند.
OIC
سلام.
ببخشید میتونم اینجا یه سوال تقریباً بی ربط بپرسم؟
سوالم در مورد قیمت سایه ای هستش. چندتا منبع رو خوندم، ولی مثالی در مورد قیمت سایه ای پیدا نکردم. تنها مثالی که دیدم ارز خارجی بوده.
واسه همین مفهومش رو زیاد متوجه نشدم.
شما منبعی سراغ دارید که چندتا مثال مختلف در مورد اینکه چه کالاهایی میتونن در این دسته باشن رو ارائه داده باشه؟
ممنونم
مرتضی
قیمت سایه به کالاها تعلق نمی گیره. اینطور نیست که بعضی مالاها قیمت سایه داشته باشن. قیمت سایه در بحث مسئلۀ بهینه سازی تحت محدودیت مطرح می شه.
shadow price رو گوگل کن با برو تو ویکیپدیا جستجوش کن.
سلام؛
حسین جان ممنونم از پاسخت.
گشتم و توی بهینه سازی های تحقیق در عملیات پیداش کردم.
سپاسگذارم.
حسین عزیز راست میگه. فقط من می تونم اضافه کنم که به غیر از بهینه سازی، قیمت سایه در هجینگ هم سر و کلهاش پیدا می شه و نه فقط تحت محدودیت بلکه تحت اصطکاک هم ظاهر می شه. مثلا اگر به شکاف bid-ask یا نقدشوندگی کم نگاه کنید می شه در این مورد هم قیمت سایه مطرح کرد.
ممنون از راهنماییت آرش.
از آنجا که با احتساب اجاره خانه و کرایه ماشین، زندگی در تهران در هیچ محله ای کمتر از 1.5 میلیون تومان هزینه بر نمی دارد، نتیجه می گیریم که فقط تهرانی های بدبخت شامل قانون حذف یارانه ها می شوند!!
این نمودار و این روش تحلیل مطلقا غلط است.
مستقل از درست و غلط بودن تحلیل، اینکه گفتی اگر قرار باشد پولدارها از قانون یارانه ها حذف شوند، تهرانی ها در صدر لیست حذف شدگان هستند درست است.