باز هم موز و ارز

دوستانی که نوشته های این وبلاگ را دنبال می کنند مستحضر هستند که من چندی است ارادتی عمیق پیدا کرده ام به وارد کنندگان موز. علت آن را قبلاً توضیح داده ام: توانایی شگرف آنها در اقناع مسئولین ارزی برای تامین ارز به قیمت دولتی برای واردات موز. حتی حاضر شده اند «تفاهمنامه» ای با وزارت صنایع امضا کنند که قیمت موز را در حد 1400 (بعداً شد 1550) تومان نگه دارند.

حالا خبر می رسد که موز «نایاب» شده و خرید و فروش آن «به صورت زیر پوستی یا زیر انباری در شهر به انجام می رسد». و البته قیمت آن تا سه هزار تومان هم رسیده است، که اگر جز این بود امثال من اقتصاد را ول می کردند و می رفتند «سر بازار سد اسمال سبد زالزالک می چرخاندند» (کوئیز: هر کی گفت این نقل قول از کی و کجا است یک کیلو موز چیکیتا پیش من دارد!)

حال می کنید حرکتهای استراتژیک موزیان عزیز را. یعنی اصلاً از این بهتر نمی شود کل اقتصاد سیاسی را در یک مثال مدل کرد. آنهایی که اقتصاد سیاسی یا اقتصاد توسعه درس می دهند این مثال را بچسبند که جان می دهد برای توضیح بامبولهای اقتصاد دولتی.

پس نوشت: به نظر می رسد «خبرهای موزی» اهمیت مضاعف می یابند. حتی خبرگزاری آلمان هم ارادتی پیدا کرده است به وارد کنندگان موز و پیگیرانه دنبال می کند تغییرات قیمت آن را (قیمتی که می دهد 4000 تومان است.)