ریال یا تومان؟ واقعاً مسئله این است؟
دسامبر 10, 2016 بیان دیدگاه
اگر هیات دولت حتی یک دقیقه را روی سوال ریال یا تومان به عنوان واحد پول ایران صرف کرده باشد، باید آن را جزو اتلاف وقت و انرژی و منابع حساب کرد. جواب اقتصادی برای تغییر واحد پول، مانند بسیاری از سوالات دیگر، مقایسه منافع و هزینههای آن است. هزینۀ تغییر واحد پول هزینۀ عوض کردن اسکناسها، مدارک موجود و قوانین، بعلاوۀ هزینۀ سردرگمی مردم و افزایش اشتباهات است. منافع آن سادهتر شدن محاسبات است. برای اینکه منافع آن بر هزینههایش بچربد، باید میزان این سادهسازی به اندازۀ کافی بزرگ باشد. تبدیل ریال به تومان محاسبات را کمی ساده میکند، ولی قطعاً نه آنقدر که به هزینههایش بیارزد. مردم هماکنون به راحتی ریال را به تومان تبدیل می کنند، گویی به طور خودکار یک صفر پول را میاندازند. از زمان بچگی یاد میگیرند که رقم هزار ریال را روی پول ببینند و آن را صد تومان بخوانند. منافع تبدیل ریال به تومان وقتی مردم به سادگی این کار را میکنند چندان زیاد نیست.
مسئلۀ انداختن سه یا چهار صفر از واحد پول همان هزینهها را دارد، ولی منافع سادهسازی محاسبات ناشی از آن آنقدر زیاد است که به هزینههایش می چربد. و البته اجرای چنین سیاستی شرایط مناسب میطلبد که تورم پایین و انضباط مالی از اساسیترین آنها است.
وقتی مسئله تا این حد روشن است، سؤالی که باقی میماند این است که چرا دولت اصولاً شروع کرده است که در این مورد حرف بزند و به سرعت اقدام کند؟ پاسخ این سؤال، یا همان انگیزهیابی رفتار حکمران، در حوزۀ اقتصاد سیاسی است. من پاسخ مشخصی برای آن ندارم، ولی یک احتمال این است که دولتیان می خواهند قبل از انتخابات یک موضوع پر سروصدا که همۀ مردم را درگیر میکند را به لیست موضوعات موجود بیافزایند. راهکارهایی اینچنینی گاهی اثر مثبت در جلب توجه مردم به موضوعات دیگر دارند. ولی این نکته را نباید فراموش کرد که چنین راهکارهایی ممکن است اثر منفی بگذارد. حداقلش این است که رقیب دولت در انتخابات میتوان از آن به عنوان یک کار بیفایده و پر هزینه یاد کند و چنین نگرش عوامفریبانه ای را به سایر تصمیمات دولت هم تسری دهد.