نقص اطلاعات در ماجرای ساختمان پلاسکو
فوریه 9, 2017 بیان دیدگاه
ماجرای اندوهبار ساختمان پلاسکو سوالی را برای من زنده کرد که در طراحی سیستمهای اقتصادی موفق نفش اساسی دارد، و آن نحوۀ تولید اطلاعات و استفاده از آن است.
الان که این فاجعه اتفاق افتاده، همگان میدانند که ساختمان پلاسکو دچار مشکلات متعددی بوده است. بسیاری هم ادعا میکنند که از این مشکلات آگاهی داشتهاند. ولی همین که این اتفاق افتاد، نشان میدهد که از این اطلاعات، حتی اگر وجود داشته، استفاده نشده است.
وقتی میگوییم اطلاعات، منظورمان این نیست که فقط به سن ساختمان نگاه کنیم و هر ساختمانی که قدیمی است را ببندیم، چرا که احتمال فاجعه وجود دارد. منظور تشخیص ساختمانهای سالم از ناسالم با تقریب قابل قبول است. بستن ساختمان با اطلاعات ناقص همانقدر مشکلدار است که باز نگاهداشتن ساختمانهای ناامن.
مسئله این است که با تقریبی که بر مبنای محاسبات مهندسی قابل قبول باشد، شاخصهای امنیت را تعریف کنیم و بر مبنای آنها تصمیمهای تقریباً درست را بگیریم.
سؤال اصلی این است که چه کسی این اطلاعات را تولید کند. گذاشتن این وظیفه بر عهدۀ شهرداری یا دولت یا هر سازمان دولتی به شوخی شبیه است، که اگر این سازمانها اینقدر کارآمد بودند که میتوانستیم سرنوشت ساختمانهایمان را به آنها واگذار کنیم، الان جزو کشورهای پیشرفته بودیم.
این اطلاعات باید توسط کسی تولید شود که در صورت بروز فاجعه مسئول قلمداد شود و مجبور به پرداخت خسارت شود و اگر اثبات شود که کوتاهی صورت گرفته، مسئولیت کیفری متوجهاش شود. این می تواند مالک ساختمان باشد. مالک هم با آگاهی از این مسئولیت بزرگ، علاوه بر کسب اطلاعات از ساختمانش باید مجبور به خرید بیمه باشد. در نتیجه شرکت بیمه برای پرهیز از پرداخت خسارت، مجبور خواهد بود به کسب اطلاعات، آنهم اطلاعات مفید، نه سردستی.
شرکتهای بیمه در بسیاری از کشورها، بخصوص در آمریکا که اکثر ساختمانها از چوب ساخته میشوند، در صورت عدم نصب وسایل ایمنی مثل آشکارگر دود، از بیمه کردن ساختمان خودداری میکنند. این همان پولدوستی افراد و شرکتها است که با طراحی درست تبدیل به خیر عمومی میشود.
با در نظر گرفتن چنین مواردی است که وجود بخش خصوصی در فعالیتهای اقتصادی و ترکیب آن با سیستمهای قضایی و حقوقی که تعریف کننده و اعمال کنندۀ مسئولیتها و حقوق آدمها و شرکتها باشد، اهمیت مضاعف مییابند.