!At least «we» tried
جون 15, 2009 بیان دیدگاه
ما آزمودیم…………..[حاشیه: و کلی حال فرمودیم]
باز هم می آزماییم…………….. [حاشیه: و باز هم کلی حال خواهیم فرمود]
و باز……. و باز……. و باز…… [حاشیه: مالیات که نمی دهیم!]
پس نوشت: تجربه انتخابات اخیر نشان داد که «رای» قدرت دارد. تنها راهی که شهروندان حاکمان را وادار به تمکین کنند، هزینه دار کردن تصمیمات فردی برای آنها است. کم هزینه ترین راه برای این رسیدن به این هدف حرکتهای مدنی مثل رای دادن است. رای ندادن بر مبنای این استدلال که حاکمان این رای را نشانۀ حمایت ما از خودشان تعبیر می کنند، راه ما را به سوی کنترل رفتار حاکمان باز هموار نخواهد کرد. حاکمان، هیچگاه و در هیچ جامعه ای، به آسانی تن به خواست شهروندان نداده اند. این شهروندان بوده اند که آنها را وادار به تمکین کرده اند. گاه با هزینۀ بالا (انقلاب) و گاه با هزینۀ پایین (رای دادن). شخصاً حتی اگر قبل از انتخابات یقین داشتم که محمود احمدی نژاد، مستقل از آرای صندوقها، به عنوان پیروز انتخابات معرفی خواهد شد، باز هم رای می دادم. با این کار، تغییر نتیجه را برای او هزینه دار می کردم، بدون اینکه خود هزینۀ بالایی بپردازم. این راه، تنها راه وارد کردن مدنیت در عرصۀ سیاسی است.