باز توزیع در مقابل حمایت از ضعیفترینها

مجلۀ اکونومیست سیزدهم جولای نامه ای از جاگدیش باگواتی و همکارش آرویند پاناگاریا چاپ کرد. نامه در مورد معرفی کتاب Beyond Bootstraps نوشتۀ آمارتیا سن و جین درِز در مورد هند در اکونومیست بود که با اشاره به باگواتی و همکارش مدعی شده بود این دو معتقدند برای کاهش فقر در هند باید با انجام اصلاحات در زمینها و بازار کار زمینۀ ایجاد ثروت فراهم شود. این سیاست می تواند پول لازم برای برنامه های اجتماعی را فراهم کند. تا اینجا مشکلی به نظر نمی رسد. آنچه باگواتی را به نوشتن نامه واداشت این بود که مقالۀ اکونومیست گفته بود آمارتیا سن و همکارش «فراتر از این» می روند.

باگواتی می نویسد: «واقعیت این است که آقای سن، که همواره از منتقدان سر سخت سیاستهای رشد اقتصادی بوده و از آن به عنوان طلسم و خرافات یاد می کرده، آموخته است، هر چند دیر، که باید حمایتی، هر چند در حد حمایت زبانی، از رشد اقتصادی بکند. سن هیچوقت، نه قبل از سیاستهای اصلاحی 1991 و نه بعد از آن، از سیاستهای رشد اقتصادی مثل وارد کردن هند به عرصۀ تجارت جهانی و باز کردن دروازه های هند به روی سرمایه گذاری مستقیم خارجی حمایت مؤثر نکرده است. همچنین هیچگاه نپذیرفته است که باز توزیع درآمد بدون رشد اقتصادی ممکن نخواهد بود. او همچنان اصرار دارد که باز توزیع درآمد بوده که باعث رشد اقتصادی سریع در آسیا شده است. این نظر هیچ مبنایی ندارد و مانند کشیدن اسب توسط گاری نه برعکس است. این رشد اقتصادی است که باز توزیع را ممکن می سازد نه برعکس.»

آمارتیا سن در شمارۀ بعد به این نامه جواب داد. در ابتدا گفته است که تاکنون به حملات باگواتی جواب نداده است ولی این «معوج کردن حقیقت» نیازمند پاسخ است. سن می گوید که بر خلاف آنچه باگواتی گفته است او همواره در کتابها و مقالاتش به اهمیت رشد اقتصادی «به عنوان یه وسیله و نه هدف» تاکید داشته است.

سن و همکارش می نویسند: «رشد اقتصادی به عنوان وسیله ای برای بهتر شدن وضع زندگی مردم بسیار مهم است، ولی برای اینکه بتوان با سرعت، بسیار فراتر از این رفت، باید آن را با سیاستهای حذف بیسوادی، افزایش سطح سلامت، سوء تغذیه و سایر کمبودهای اساسی همراه کرد. این سیاستها را نباید با سیاستهای باز توزیع درآمد اشتباه کرد، سیاستهایی که آقایان بگواتی و پاناگاریا بر آنها متمرکز شده اند. درک این نکته که رشد اقتصادی از طریق حمایت عمومی از آموزش و بهداشت مردم مستحکم می شود، از تجربۀ رشد ژاپن، چین، کره، سنگاپور و برخی کشورهای دیگر استنتاج می شود. به سختی می توان آن را به «کشیدن اسب توسط گاری» تشبیه کرد.»

برای آنهایی که این دو را نمی شناسند (البته در ایران خیلیها آمارتی سن را می شناسند) همینقدر کافی است که سن، همانطور که از نوشتۀ بالا برمی آید، اقتصاددان رفاه است و روی توسعۀ کشورهای فقیر کار کرده است. نظریۀ «ظرفیت» او می گوید افراد فقیر برای اینکه بتوانند حتی از امکاناتی که ممکن است در جامعه وجود داشته باشد، استفاده کنند، باید حداقل ظرفیتهایی را بخصوص در آموزش و سلامتی داشته باشند. وظیفۀ جامعه تامین این حداقل ها است نه الزاماً باز توزیع درآمدها ، همان چیزی در نوشتۀ بالا به آن اشاره می کند. سن هندی است، در سال 1998 جایزۀ نوبل اقتصاد را گرفت، و در حال حاضر در هاروارد تدریس و تحقیق می کند.

باگواتی هم هندی است. در دانشگاه کلمبیا روی اقتصاد تجارت جهانی می کند و به دلیل دفاع سرسختانه اش از افزایش تجارت جهانی مشهور است. هرجا که بحثی جدی در مورد جهانی سازی باشد احتمالاً می توان باگواتی را به عنوان مدافع جهانی سازی در مباحث پیدا کرد.

آنچه برای من جالب بود و باعث شد این نوشته را بنویسم جدا سازی دو مفهوم «باز توزیع» و «تامین حداقلها برای ضعیف ترین افراد جامعه» است. این دو، هر چند درجاتی از همپوشانی با هم دارند، معمولاً در مباحث با هم خلط می شوند. مهمترین تفاوتها این است که باز توزیع معمولاً باعث کاهش انگیزۀ تولید می شود و انتهایی برای آن متصور نیست، ولی تامین حداقلها برای افراد کمتر با مقاومت افراد مولد جامعه مواجه می شود و می تواند به پایان برسد. توجه به تفاوت این دو نوع سیاست می تواند به حل برخی اختلافات در عرصۀ سیاستهای حمایتی ایران مثل آیندۀ یارانه های نقدی مفید باشد.

پس نوشت: آنهایی که اکونومیست را می بینند اگر در ترجمه ایرادی می بینند، خبرم کنند. نمی توانم متن انگلیسی را اینجا بگذارم به خاطر کپی رایت.

10 Responses to باز توزیع در مقابل حمایت از ضعیفترینها

  1. ضیا says:

    سلام استاد حسین
    مطلب آموزنده بود. یک سوال دارم در مورد منابع انسانی هند. وقتی بخواهی کورس های آنلاین را با دانشگاه های معتبر دنیا دنبال کنی، حتمن استاد هندی دران دخیل اند. نقش منابع انسانی تحصیل کرده هندی را در آینده اقتصاد هند چطور ارزیابی میکنید؟ بخصوص که اخیراً پیش بینی شده بود که تا 2030، اقتصاد هند از اقتصاد کشور های اروپایی پیشی میگیرد؟

    • حسین says:

      سلام ضیا
      هند اقتصاد دان خوب زیاد دارد. افراد متخصص خوب در همۀ رشته ها زیاد دارد. بخشی از این امر بر می گردد به اینکه جمعیتش زیاد است و بر عکس چین که روابطش با دنیا دو سه دهه است شروع شده، همیشه با دنیا رابطۀ خوبی داشته است. منابع انسانس هند می توانند کمک بزرگی باشند ولی پیشرفت اقتصادی سریع و دراز مدت منوط به استفادۀ بهینه از این منابع و گسترده کردن سرمایه های انسانی به همۀ افراد جامعه است و هند هنوز راه زیادی دارد که بخش بزرگی از افرادش از حداقلهای قابل قبول آموزش و بهداشت و تغذیه برخوردار باشند. اینها می توانند موانع بزرگی در راه رشد سریع اقتصادی هند باشند.

  2. ds says:

    من لینک مطلب به سایت اکونومیست رو ندیدم ولی فکر کنم این دو تا باشه:
    قسمت اول -بگواتی
    قسمت دوم-سِن

  3. علی says:

    سلام آقای دکتر. یک سوال داشتم از خدمتتون:
    دولت جدید می خواد برای طرح یارانه ها به جای پول نقد، کالا به مردم بده(یعنی احتمالا به صورت کوپن). مزایا و معایب این کار چی هست؟ و اقتصاد این رو توصیه می کنه یا نه؟
    با تشکر

    • حسین says:

      سلام علی
      جواب این سؤال بستگی داره به اینکه جزئیات برنامه چطور باشه. اصولاً پول نقد به این دلیل که دست خانواده ها را در انتخاب مصرفشان باز می گذارد بهتر از کوپن است. هر چند برخی با این استدلال که مواد غذایی خاصی به مردم نمی رسد و باید آنها را با کوپن تامین کرد، طرفدار کوپن هستند. هر دو طرف می توانند نظریه های متفاوتی را در تایید رای خود و نقد طرف مقابل ارائه کنند.
      به نظر من پول نقد یا کوپن در حال حاضر آنقدر اهمیت ندارد که گروههای گیرندۀ کمک اهمیت دارد. سیستم پرداخت یارانه به همگان باید متوقف شود و سیستم حمایت از گروههای کم درآمد جای آن را بگیرد. در چنین سیستمهایی ترکیبی از انواع روشها برای حمایت از خانواده های کم درآمد استفاده می شود.

      • علی says:

        ممنون از پاسختون. ولی 3 تا مورد دیگر به نظرم رسید:
        1) اول این که پول نقد، باعث افزایش تورم نمیشه؟ یعنی کالا، از نظر تورم، بهتر از پول نیست؟
        2) پول نقد در یک سری خانوار های کم درآمد و در عین حال پر جمعیت، باعث شد که دیگه کمتر کار کنند . چرا؟ چون این یارانه ها به عنوان حقوق ماهانه هست براشون.
        3) در ایران آیا سیستم های آمارگیری درست و دقیقی وجود دارد که بتونه خانواده های کم درآمد ها را شناسایی کنه و ازشون حمایت بشه؟ چون اینطور که به نظر میاد زیاد دقیق نیست.(در همین خوشه بندی که برای دور اول یارانه ها انجام شد، تعداد زیادی خانوار در خوشه های اشتباهی قرار گرفتند.)
        با تشکر.

        • حسین says:

          سلام علی
          1- پولی که باعث تورم می شود پولی است که توسط سیستم بانکی «ایجاد می شود». اگر منشا پول همان پولهای موجود باشد باعث تورم نمی شود.
          2- تقریبا ً هر کمکی که به خانواده ها شود روی رفتار خانواده در بازار کار اثر می گذارد. برای همین است که معتقدم نظام پرداخت یارانه باید به سمت «حمایت از اقشار ضعیف» تغییر جهت دهد. در این سیستم حمایتی از افرادی حمایت می شود که نمی توانند درآمد کافی کسب کنند، مثلاً به دلیل فقدان یا از کار افتادگی سرپرست خانوار. اگر پیرمردی به دلیل ضعف نمی تواند درآمد کافی داشته باشد و با پرداخت پول کارش را کنار بگذارد، اتفاق مثبتی افتاده است نه اتفاق منفی.
          3- درست است که آمار دقیق وجود ندارد ولی با تقریب خوبی می شود خانواده های ضعیف را شناسایی کرد. در همین وبلاگ کلمۀ امداد را جستجو کن تا نظر من در مورد این مسئله را به تفصیل ببینی. یکی از این نوشته ها اینجاست:

          تور حمایتی لازم برای قانون یارانه ها


          حدود سه سال پیش و با شروع برنامۀ یارانه ها پیشنهاد داده بودم که با استفاده از آماری که کمیتۀ امداد و سازمان بهزیستی و سازمانهای خیریه دارند می توان گروههای ضعیف را تحت پوشش قرار داد. همچنین می توان مثل همه جای دنیا این امکان را گذاشت که خانواده های کم درآمد برای پیوستن به این تور حمایتی تقاضا بدهند. همچنین می توان معیارهایی گذاشت که افراد در صورت کسب درآمد از تور حمایتی خارج شوند. این کار شدنی است و طیب نیا هم دقیقاً به آن اشاره کرده است.
          در مورد خوشه ها باید بگویم که وجود اشتباه آماری را هیچکس منکر نمی شود. ولی آنچه اعتراض مردم را بر انگیخت فقط این اشتباهات نبود، بیشتر بی خبری از وضع زندگی اقشار ضعیف بود. در نوشته ای در سه سال پیش درآمدهای سرانۀ گروههای هزینه ای برای سال 1388 را داده بودم:

          خوشه ها در قانون یارانه ها


          بسیاری از افرادی که در شهرهای بزرگ اعتراض می کردند و خود را جزو اقشار ضعیف می دیدند، در واقع خبر نداشتند که اقشار کم درآمد در ایران یعنی چه. اصولاً چهل درصد کم درآمد در ایران نصفشان ساکنان روستا هستند و نصف دیگرشان حاشیه نشین در شهرها. نمی گویم آنهایی که اعتراض کردند حق اعتراض نداشتند و یا خیلی پولدار بودند، می گویم از آنها کم درآمدتر که در خوش، پایین قرار بگیرد زیاد است.

          • علی says:

            واقعا ممنون از پاسخ عالی و کاملتون. کاملا منظورتان را فهمیدم. خیلی ساده و عاده فهم توضیح می دهید و این خیلی خوبه. باز هم ممنون.

بیان دیدگاه