آیا دولت باید خسارت آلودگی هوا را بپردازد؟

بر خلاف جواب بهمن کشاورز، جواب من منفی است.

استدلال کشاورز این است که از آنجا که ضرری متوجه گروهی شده است، باید گشت و مسبب خسارت را یافت و او را جریمه کرد. تولید خودرو خارج از استاندارد، عدم برخورد با واحدهای آلاینده، عدم جلوگیری پلیس از شماره گذاری خودروهای ناسالم از جملۀ موارد اقامۀ دعوی بر علیه مسئولان به شمار می رود.

بر خلاف گفتۀ کشاورز شما نمی توانید در آمریکا و اروپا از هر کسی که نوعی خسارت می زند مثلاً کسی که سیگار می کشد یا ماشین پر سر و صدا دارد، شکایت کنید، مگر اینکه حق شخصی شما را نقض کرده باشد. نقض حق شخصی هم تعریف خودش را دارد و الزاماً ربطی به سیگار یا دود ندارد. اگر هم فردی در مناطق ممنوعه سیگار بکشد یا ماشین دودزای غیر قانونی سوار شود، فقط می توانید قانون شکنی او را به پلیس خبر دهید تا با او برخورد شود. شما نمی توانید به دلیل اینکه سیگار کشیدن فرد باعث بیماری شما می شود از او شکایت کنید.

در هر مورد حقوقی در باب خسارت سه عامل باید حضور داشته باشد: خسارت، علیت (متهم باید عامل مهم و نزدیک خسارت باشد) و کوتاهی در انجام وظیفه. در بسیاری از موارد یا علیتِ نزدیک غایب است (مثل اثر سیگار کشیدن در مناطق ممنوعه بر سلامت) یا کوتاهی فرد (مثل شکایت از فردی که ماشین پر سر و صدا دارد ولی ماشین استانداردهای قانونی لازم را دارد.)

در مورد آلودگی هوای تهران نه می توان علیتِ نزدیک را اثبات کرد و نه کوتاهی فرد یا مسئولی را. درست است که آلودگی باعث خسارت به سلامت می شود ولی اثبات اینکه عمل خاصی از مسئولی خاص باعث خسارت خاصی شده باشد غیر ممکن است و نمی توان مورد حقوقی از آن درآورد. بعلاوه مواردی مانند مسئولیت دولت در کنترل کیفیت خودروها کلّی تر از آن هستند که در یک مورد حقوقی قرار بگیرد. این مورد همانقدر بار حقوقی دارد که سیاست غلط پولی که موجب تورم می شود یا سیاست غلط ارزی که باعث رکود اقتصادی می شود.

افزون بر این موارد حقوقی، به نظر من مهمترین مشکل پرداخت خسارت وسط دولت مشکلی است که بر مبنای نظریات اقتصادی حقوق قابل طرح است. هدف از قوانین ناظر بر خسارت درونزا کردن هزینۀ رفتارهای خطرزا است تا با کاهش انگیزۀ این رفتارها هزینه های اجتماعی کاهش یابد. در اینجا با مسئول دانستن سازمانهای دولتی نمی توان هزینه ها را برایشان درونزا کرد چرا که آنها بر اساس انگیزه های فردی رفتار نمی کنند. در نتیجه حتی اگر خسارتی از سوی دولت پرداخت شود باعث تصحیح رفتار دولت و کاهش آلودگی نمی شود و فقط نوعی انتقال ثروت است.

اینکه مسئولی یا سازمانی خلاف قانون موجود رفتار کند البته می تواند در یک مورد حقوقی بررسی شود. در این میان هم اگر خسارت مشخص به فردی وارد شود، فرد می تواند شکایت کند. در یک نظام دقیق سیاسی، برای جلوگیری از اعمال خلاف قانون بخشی از حاکمیت که شاکی خصوصی ندارد هم پیش بینی هایی می شود. هیچ یک از این دو در بحث  آلودگی هوا قرار نمی گیرند.

آلودگی هوا نمونۀ بارز «تراژدی اشتراک» است که موردی از «اثرات خارجی منفی» است. افراد تمامی هزینۀ آلودگی ای که ایجاد می کنند را نمی پردازند، بنابراین هر کسی بیش از حد بهینه آلودگی ایجاد می کند. از آنجا که راه حل بازار (مذاکره بین طرفین و پرداخت از آلوده کننده به ضرر کننده) به دلیل بالا بودن هزینۀ مبادله غیر ممکن است، راه حل این مشکل را باید یا در مالیات جستجو کرد یا در اعمال استانداردها و تنظیمات.

اینکه دولتی که سیاست مالیاتی غلط دارد، یا حکمرانی که قانون درستی تصویب و یا اجرا نمی کند را باید به نوعی مجازات کرد و او را وادار به تغییر سیاست کرد البته نکته ای است درست، ولی اینکه این کار را چگونه باید انجام داد موضوعی است جدا. راه حل هر چه باشد، شکایت از حاکمیت و طلب خسارت نیست.

2 Responses to آیا دولت باید خسارت آلودگی هوا را بپردازد؟

  1. رامین says:

    من هم موافقم که در حالت کلی، «این مورد همانقدر بار حقوقی دارد که سیاست غلط پولی که موجب تورم می شود یا سیاست غلط ارزی که باعث رکود اقتصادی می شود». ولی اگر مساله نوعی تخطی از قانون واضح بود، مثلا استاندارد انرژی تصویب شده و اجرا نشده بود، یا قوانین خاصی برای شماره گذاری تصویب شده بود، می شد شکایت نمود (اثر واضح و اقدام روشنی انجام شده بود) و اثرات منفی آن را، به آلودگی هوا گسترش داد. لذا در نهایت من هم معتقدم امکان شکایت حقوقی در صورتی که واقعا تخطی از انواعی شمردم صورت گرفته باشد، وجود دارد.

    • حسین says:

      حتی در این موارد هم افراد حقیقی نمی توانند از سازمان دولتی شکایت کنند. اگر سازمان دولتی حق شخصی را ضایع کند، فرد می تواند شکایت کند ولی عدم اجرای قانون استاندارد انرژی به دلیل اینکه شخص نمی تواند اثبات کند که ضرر مهمی را دقیقاً به دلیل عدم اجرای این قانون متحمل شده، قابل شکایت نیست. اگر مثلاً کارخانۀ دولتی با ضایعاتش آب آشامیدنی معمول یک ناحیه را آلوده کند و از نظر پزشکی بتوان اثبات کرد که آب آلوده باعث بیماری خاصی شده است، می توان شکایت حقوقی تنظیم کرد. به نظرم مرز این دو ممکن است خیلی شفاف نباشد و مواردی را بتوان یافت که در وسط این دو قرار بگیرند. چنین موردی جان می دهد برای حقوق دانان.

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: