اعداد و ارقام اقتصاد ایران (5): پول و تورم

از اقتصاد کلان مقدماتی می دانیم که پول توسط بانکها ایجاد می شود. در راس این بانکها بانک مرکزی قرار دارد. نخستین مرحلۀ ایجاد پول، خلق پول پر قدرت یا پایۀ پولی است که توسط بانک مرکزی انجام می شود. سه عامل داراییهای خارجی بانک مرکزی، مطالبات بانک مرکزی از دولت و مطالبات بانک مرکزی از بانکها بخش عمدۀ این پایۀ پولی را تشکیل می دهند. مثلاً وقتی دولت ارز به دست می آورد، طبق قانون آن را به بانک مرکزی می دهد و به ازای آن ریال می گیرد. این ریال وارد اقتصاد می شود. همچنین مطالبات بانک مرکزی از بانکها و دولت به منزلۀ وجود پول در بانکها برای خرج کردن است. بانکها این پول را در قالب وام به مشتریان می پردازند و با این کار نقدینگی ایجاد می کنند. نقدینگی در واقع پولی است که در جامعه در گردش است و مردم از آن برای مبادلات استفاده می کنند. میزان وامی که بانکها می توانند بپردازند ضریبی از پول پر قدرت است. این ضریب، تحت عنوان ضریب فزایندۀ پولی، در ایران بین 1.6 و 4.5 در نوسان بوده و متوسط آن در 35 سال گذشته در حدود 2.7 بوده است. بالا بودن این ضریب به معنای اختیار بیشتر بانکها در استفاده از منابع مالی و البته ریسک بیشتر است.

سیاست پولی به معنای تعیین میزان افزایش نقدینگی است. بر همین مبنا است که سیاست انقباضی و انبساطی پولی تعریف می شود. سیاست انبساطی پولی سبب می شود که پولِ در گردش در اقتصاد زیاد شود. در این حالت تقاضا برای کالاها افزایش می یابد و اگر افزایش تولید به قدر کافی نباشد، مازاد پول اثر خود را در افزایش قیمتها (تورم) نشان می دهد.

اگر بانک مرکزی مستقل باشد می تواند میزان پول را بر مبنای اهدافی مثل کنترل تورم تعیین کند. در بسیاری از کشورها که بانک مرکزی استقلال کافی را ندارد، دولت بانک مرکزی را وادار به افزایش نقدینگی می کند تا بدین وسیله بتواند هزینه های خود را افزایش دهد. این نوع سیاست انبساطی با ایجاد تورم از قدرت خرید مردم می کاهد و به قدرت خرید دولت می افزاید. به طور کلی، و البته با جزئیات و ظرایف زیاد، می توان ادعا کرد که دولتهایی که کمتر در مقابل رفتار خود پاسخگوی مردم باشند با احتمال بیشتری از سیاست پولی انبساطی برای تامین هزینه هایشان استفاده می کنند.

پس از این مقدمۀ طولانی می توان نگاهی انداخت به سیاست پولی ایران از سال 1359 تا کنون. شکل زیر نرخ رشد متوسط پایۀ پولی، نقدینگی، و شاخص قیمتها را برای چهار دوره نشان می دهد. از آنجا که تغییر سیاستی در ایران تقریباً با تغییر دولتها همزمان بوده است، این دوره ها را بر مبنای دولتهای چهارگانه تعریف کرده ام.

در دورۀ اول نرخ رشد پایۀ پولی بالا بوده است ولی به دلیل کنترل شدید دولت بر فعالیت بانکها و پایین بودن ضریب فزاینده، نقدینگی نتوانست افزایش یابد. در نتیجۀ این سیاست، از افزایش شدید تورم جلوگیری شد. البته این سیاست کنترلی شدید به قیمت نزول شدید فعالیتهای اقتصادی تمام شد.

با اتمام جنگ و آغاز فعالیت بانکها، نقدینگی افزایشی شدید یافت و با وجود رشد تولیدات باعث افزایش تورم شد. از دیگر دلایل افزایش تورم، افزایش های پیشین در پایۀ پولی بود که تا آن وقت از بروز اثرات آن جلوگیری شده بود.

در دورۀ اصلاحات رشد پایۀ پولی کاهش زیادی داشت ولی نرخ رشد نقدینگی کاهش زیادی نیافت. تورم متوسط با وجود وجود نقدینگی در عین حال که نشانۀ مثبتی از ثبات در اقتصاد می داد، همزمان خبر از پتانسیل تورمی بالاتر هم داشت.

دورۀ آخر که از سال 1384 آغاز می شود دارای خصوصیتی قابل توجه است. تورم در این دوره پایین است ولی نرخ رشد پایۀ پولی و نقدینگی بالا است. این تفاوت باعث شده است که بعضی از کارشناسان نسبت به آمار تورم تردید کنند. اگر این آمار درست باشد، تفاوت موجود نشان می دهد که قابلیت تورم در اقتصاد موجود است. به محض اینکه بانکها بتوانند پایۀ پولی ایجاد شده را بسط دهند، تورم افزایش زیادی خواهد یافت.

پس نوشت: نوشتۀ رامین در این باره را هم ببینید.

8 Responses to اعداد و ارقام اقتصاد ایران (5): پول و تورم

  1. «میزان وامی که بانکها می توانند بپردازند ضریبی از پول پر قدرت است» یعنی چه؟ وقتی می گویید این ضریب برابر ۲/۷ است، آیا منظورتان ۲/۷ درصد یا بی پی است؟

    • حسین says:

      آرش
      این یک ضریب است. نقدینگی 2.7 برابر پایۀ پولی است.

      • ممنون از پاسختون. تصور اولیه من از حرف شما این بود که قدرت بانکها در پرداخت وام، درصدی از قدرت پولی است.
        ببخشید که سوالات بدیهی می پرسم. آیا میزان وامی که بانکها می توانند بپردازند برابر نقدینگی است؟ یعنی آیا نقدینگی فقط به صورت وام بانکی به جامعه تزریق می شود؟ آیا مثلا بانک مرکزی نمی تواند باباز خرید اوراق قرضه ی دولتی این کار را انجام دهد؟

        • حسین says:

          آرش
          نقدینگی مجموع پول (اسکناس بعلاوۀ سپرده های کوتاه مدت) و شبه پول (سپرده های غیر دیداری یا بلند مدت) است. میزان اسکناس در مقابل کل نقدینگی زیاد نیست. بانکها سپرده ها (چه از طرف دولت و چه از طرف مردم) را نگه می دارند و بر مبنای آنها وام می دهند (چه به دولت و چه به مردم). در نهایت هر چند رابطۀ دقیق ریاضی بین میزان وام بانکها و نقدینگی نیست، ولی نقدینگی حاصل فعالیت وام دهی بانکها است.
          بانک مرکزی با خرید یا فروش اوراق قرضۀ دولتی «از بازار این اوراق» حجم پول را کنترل می کند. پولهایی که بانک مرکزی برای این اوراق می پردازد وارد سیستم بانکی می شود و قابلیت وام دهی بانکها را افزایش می دهد. یعنی باز هم فعالیت وام دهی است که نقدینگی را زیاد می کند.
          البته این موضوع در ایران صدق نمی کند چون بازار اوراق قرضه وجود ندارد.

  2. رامین says:

    اول آنکه خوب و خلاصه موضوع را گفته بودی.
    دوم اینکه در دوره چهارم هم تورم ظاهر شد، منتها با تاخیری که آن هم قابل پیش‌بینی بود. از تغییر سبد تورم که بگذریم و تاثیرش (که شاید وجود داشته باشد) نمودار تو سال تورم 25 درصدی را ندارد و به همین دلیل شاید دوره چهارم را نتوان درست بررسی کرد.

    • حسین says:

      رامین
      آمار من تورم 25 درصدی را دارد. ولی به دلیل تورم 10 درصدی سال 88 متوسط تورم این دوره پایین است. ولی با توموافقم که این دوره نیاز به دقت بیشتر دارد. این آمار تورم به نظرم کمی عجیب می رسد.

  3. رامین says:

    ضمنا در حاشیه این نوشته‌ات چیزی نوشتم که اینجاست:
    http://www.negahazbala.ir/2010/12/blog-post_16.html

  4. بازتاب: کنترل نقدینگی و تورم | آی-آر-پی-دی آنلاین (IRPD ONLINE)

نظر شما در مورد این نوشته چیست؟

در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی یکی از نمادها کلیک کنید:

نماد WordPress.com

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

عکس فیسبوک

شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری Facebook خود هستید. خروج /  تغییر حساب )

درحال اتصال به %s

%d وب‌نوشت‌نویس این را دوست دارند: