مالیات بر خانه های خالی

دنیای اقتصاد در سرمقالۀ روز پنج شنبه مالیات بر خانه های خالی را ابزاری مناسب برای کسب درآمد توسط دولت معرفی کرده است. طبق محاسبات نویسنده، این مالیات معادل یارانۀ بنزین است.

ریاضیات این مقاله درست است ولی اقتصادش درست نیست.

فرض کنید می پذیریم که قبل از وضع مالیات، 2.5 میلیون خانۀ خالی داریم، آنهم فقط یک نوع: خانۀ خالی.

ببینیم بعد از وضع مالیات چند نوع خانۀ خالی داریم:

اول: خانۀ خالی.

دوم: خانۀ خالی که شما نمی توانی پیدایش کنی.

سوم: خانۀ خالی که اجاره داده می شود.

چهارم: خانۀ خالی که طبق قرارداد خیلی معتبر اجاره داده شده است ولی شما مستاجر را پیدا نمی کنی.

پنجم: خانۀ خالی که پسر یا دختر یا عروس یا نوۀ یک ساله یا خروس همسایه در آن ساکن است، با مدرک معتبر.

ششم: خانۀ خالی که برای کسب رضایت باری تعالی موقتاً داده شده است به یک خانوادۀ نیازمند، با مدرک معتبر، و برای پرهیز از ریاکاری شما نمی توانی آن خانواده را پیدا کنی.

هفتم: خانۀ خالی که توسط شخص مالک استفاده می شود ولی مالک مدام در سفر زیارتی است به امامزاده داوود.

هشتم: خانۀ خالی که خالی نیست، باور نمی کنی به صدای ساز و آوازی که هر شب جمعه از آن در می آید گوش کن.

نهم: خانۀ خالی که خالی نیست، باور نمی کنی برو پشت در تا از بوی قرمه سبزی با گوشت دنبه دارِ گوسفند کیف کنی.

دهم: خانۀ خالی که خالی است و صاحبش مالیات نمی دهد و دولت هم هیچ کاری نمی تواند بکند، چون پسرخالۀ صاحبش در دولت است و منصبش از منصب مامور مالیات مهم تر است.

یازدهم: خانۀ خالی جد ما در روستای علی کمر که حاضریم همین جوری بدهیمش به دولت.

….

اگر بگردید از 2.5 میلیون خانۀ خالی  2,499,999 تا از خانه های خالی در یکی از موارد دوم تا یازدهم قرار می گیرد. آن خانۀ باقیمانده هم احتمالاً خانۀ خالی من است در تهران که قبض مالیاتش که برایم صادر می شود باید دو سال بدوم تا اثبات کنم که سالها است من دیگر مالک آن خانه نیستم.

حتی اگر بپذیریم که توجیهی برای این نوع مالیات گیری وجود دارد، که «اگر» بزرگی است، یک اصل مهم اقتصادی در این پیشنهاد فراموش شده است: از اقلامی که کشش بالا داشته باشد نمی توان مالیات زیادی جمع کرد. رفتار مردم قبل از مالیات و بعد از مالیات فرق می کند. اشتباه بزرگی که به کرات تکرار می شود این است که این تغییر رفتار در محاسبات وارد نشود.

کشش بالا در مورد خانه های خالی هم به این معنی است که افراد می توانند وانمود کنند که خانه شان خالی نیست. در غیاب سیستم اطلاعاتی که به هر فرد آدرسی را به عنوان «محل اصلی سکونت» اختصاص می دهد و همیشه به روز است، وانمود کردن خیلی آسان است. مالیاتی از این سیاست عاید دولت نخواهد شد.

پس نوشت: این بحث در سال 2010 مطرح شد و من در موردش نوشتم. بعد شهرداری تهران در سال 2012 مطرح کرد و باز من در موردش نوشتم.